این روزها برای پیشرفت بیشتر کسب و کارها، شاهد شکل گیری انواع مختلفی از سیستمهای هدف گذاری هستیم. یکی از شیوههای کاربردی هدف گذاری، روشی است که کمپانیهای بزرگ جهان همچون لینکدین و گوگل از استفاده میکنند. نام این روش OKR است و احتمالا الان از خودتان میپرسید که هدف گذاری OKRچیست؟
این روش تعیین اهداف، تا حدی شبیه به روشهایی همچون kpi و smart است که در ادامه خواهیم گفت در چه مواردی با این دو متفاوت است. در هر صورت، برنامه ریزی و هدف گذاری، بخش ضروری همه کسب و کارها است و عمل به آن، یکی از عوامل اصلی موفقیت بیزنسها خواهد بود.
تفاوتی ندارد که صاحب یک بیزنس کوچک یا بزرگ باشید. مهم این است که بتوانید اهداف کسب و کارتان را به درستی مشخص کرده و در جهت دستیابی به آنها گام بردارید. در واقع هر چقدر رونق یک کسب و کار بیشتر باشد، چالشها و مخاطرات آن نیز گستردهتر خواهد شد. همین موضوع دلیلی است که امثال گوگل، دائما در حال بروز رسانی شیوههای مدیریت اهداف خود هستند.
اگر شما هم تمایل دارید با سیستم هدف گذاری OKR، مراحل و مزایای آن آشنا شوید؛ تا انتهای این مطلب از اچ آر سرویس، همراه ما باشید.
سیستم هدف گذاری OKR چیست؟
Objectives and Key Results به معنی “اهداف و نتایج کلیدی” است که به اختصار به آن OKR گفته میشود. این مفهوم، در واقع روشی است که برای مدیریت بر اهداف یک کسب و کار به کار میگرفته میشود و به شرکتها کمک میکند تا به استراتژیهای از پیش تعیین شده خود دست یابند.
OKR مزیتهای فراوانی برای شرکتها دارد که از مهمترین آن میتوان به موراد زیر اشاره کرد:
- نه تنها مدیران، بلکه کارمندان نیز توسط این سیستم، میتوانند فعالیتهای خود را اولویت بندی کرده و به راحتی نتیجه تلاشهای خود را اندازه گیری کنند
- فاصله میان استراتژیها و اجرا را از میان میبرد
- افزودن بر شفافیت استراتژیها
- حرکت از سمت تکیه بر خروجی نهایی کارها به سمت تحقق اهداف
توضیح اهداف (Objectives) و نتایج کلیدی (Key Result)
برای درک بهتر OKR، قصد داریم دو مؤلفه اصلی این روش هدف گذاری را با مثال بیان کنیم. فرض کنید که یک سایت فروشگاهی دارید و اخیرا چند محصول جدید را به آن افزودهاید. حال هدف شما بازدید ۳ میلیونی از سایت به صورت ماهانه است، با این نتیجه کلیدی که محصول جدیدتان افزایش ۲ برابری در فروش داشته باشد.
پس، OKR شما بسیار ساده و به شکل زیر است:
- هدف (Objective) = افزایش دو برابری فروش محصول جدید فروشگاه
- نتیجه کلیدی (Key Result) = 3 میلیون بازدید ماهانه از سایت
به همین شکل میتوانید به راحتی اهداف و استراتژیهای خود را تعیین کنید. به عنوان مثال، هدف شما رشد کسب و کار خانگیتان است و نتیجه کلیدی آن، دریافت ماهانه ۵۰ بازخورد مثبت از سمت مشتریان است.
بنابراین، هدف شما (کاهش وزن، فروش ای بوک، کسب جایگاه اول در گوگل در یک کلمه کلیدی و…)میتواند هر چیزی باشد که تصورش را میکنید. اما نتیجه کلیدی را باید به نحوی انتخاب کنید که قابل اندازه گیری باشد. یعنی توسط نتیجه کلیدی، بتوانید به اهداف مشخص شده دست پیدا کنید.
نکته مهمی که در این روش نباید از یاد ببرید این است که برای هدف اصلی خود بین یک تا ۳ نتیجه کلیدی در نظر بگیرید و از تعیین نتایج کلیدی بیشتر از آن خودداری کنید. از سوی دیگر، زمان انجام هر هدف باید به طور دقیق مشخص باشد. بهتر است زمان انجام هدف، یک بازه زمانی کوتاه مدت، مثلا ۳ ماهه باشد. چرا که در صورت بروز مشکل در تحقق هدف یا هر یک از نتایج کلیدی، بتوان آن را به سرعت مرتفع نمود.
تفاوت بین OKRو KPI چیست؟
در این مطلب به هیچ عنوان قصد نداریم، از برتری یک سیستم هدف گذاری نسبت به دیگری بگوییم. در تفاوت میان OKRو KPI نیز باید بگوییم که OKR، همچون یک نقشه است که شما را گام به گام به مقصد اصلی نزدیک میکند. چرا که ضمن تحقق نتایج کلیدی قابل اندازه گیری (یا کمی و یا کیفی) میتوانید به هدف اصلی نزدیک شوید.
در KPI اما میزان عملکرد یک فرد و یا سازمان، مورد ارزیابی قرار میگیرد. به بیان دیگر، KPI مانند صفحه آمپر خودروها است. علائمی مانند سطح سوخت، فشار باد تایر، سطح روغن و سایر نشانههای یک خودروی سالم و در حال حرکت که باید دائما توسط شما چک شوند تا به مقصد برسید.
تفاوت میان هدفگذاریSMART و هدف گذاری OKR چیست؟
هر چند اسمارت و OKR، روشی جهت تعیین اهداف به شمار میآیند؛ هر دوی آنها برگرفته از مفهوم مدیریت بر اساس اهداف (Practice of Management) میباشند. مدیریت بر اساس اهداف که به اختصار به آن MBO گفته میشود در واقع “مدل مدیریتی است که در آن اهداف سازمان به طور واضح تعیین شده و هدف از آن، بهبود عملکرد سازمان میباشد.”
در رابطه با تفاوت روش SMART و OKR باید به نحوه یا چگونگی ایجاد هدف اشاره کرد. در اسمارت، هدف باید خاص، قابل اندازه گیری، دست یافتنی، مرتبط و دارای زمان باشد. این در حالی است که دست یافتنی بودن هدف، در سیستم OKR حذف شده است.
مراحل تنظیم OKR
نگران نباشد و اصلا اینطور تصور نکنید که ترسیم OKR کاری نشدنی و بسیار پیچیده است. کافی است اصول و مراحل این نوع هدف گذاری را به درستی بدانید که ما در ادامه شما را با آن آشنا میکنیم.
مراحلOKR عبارتند از:
تعیین مهمترین اهداف کسب و کار (High-Level Objective)
اولین گام، تعیین مهمترین و اصلیترین اهداف بیزنس است. اما تعداد این اهداف نباید نهایتا بیشتر از ۳ هدف باشد. بهتر است بدانید که تعداد بالای اهداف، شما را از مسیر اصلی منحرف کرده و آسیب فراوانی نیز به عملکردتان وارد میآورد.
پس به جای تعیین ۱۰ هدف برای مدت زمان یک سال، کافی است ۲ هدف را برای ۳ ماه مشخص کنید و با تمام قوا برای تحقق این دو هدف تلاش کنید. به این صورت ۲ هدف عمده محقق شده دارید که باعث افزایش انگیزهتان خواهد شد.
مثال برای اهداف اصلی: افزایش هزار بازدید ماهانه از سایت
تقسیم هدف به پروژههای کوچک
پس از تعیین اهداف با اولویت بالا، بایستی هر یک از آنها را بشکنید تا به چند پروژه کوچکتر برسید. این پروژهها نباید خیلی رؤیایی و غیر قابل دستیابی باشند و نه خیلی راحت و ساده. از سوی دیگر، پروژههایی که در قالب نتایج کلیدی مشخص میکنید باید قابل اندازه گیری باشند، چنانکه بتوان با اعداد آنها را نشان داد.
به طور کلی در مرحله دوم، نتایج کلیدی مشخص میشوند. این در حالی است که نتایج کلیدی نیز بر مبنای همان اهداف با اولویت بالا تعیین خواهند شد. مثلا اگر هدف اصلی، افزایش هزار بازدید ماهانه از سایت باشد؛ پروژههای کوچک یا همان نتایج کلیدی را میتوان مانند زیر تعیین کرد:
- انتشار ماهانه ۱۰ محتوا در سایت
- تحلیل ۵ رقیب اصلی
- ساخت ۳ ویدئو جهت معرفی محصولات سایت
تیم سازی
در مرحله سوم، براساس پروژههای تعریف شده در مرحله قبلی، باید نسبت به ساختن یک تیم برای اجرای پروژه اقدام کنید. هر تیم متشکل از یک رهبر یا مسئول و چند عضو است که وظیفه اجرای پروژه را برعهده دارند.
در ۳ پروژه تعریف شده مرحله قبل، کافی است لیدر تیم، چند نفر را موظف به ساخت محتوای متنی کند، چند نفر را برای تولید ویدئو در نظر بگیرید و تحلیل رقبا را نیز به یکی دیگر از اعضاء تیم بسپارد.
حتما بخوانید: کار تیمی چیست؟ اصول مدیریت صحیح کار تیمی
گزارش دهی ماهانه تیمها
تیمها موظفاند در محدوده زمانی مشخص شده، پروژهها و نتایج کلیدی را اجرا کنند. در همین راستا، بهتر است مدت زمان هر هدف گذاری در OKR سه ماه باشد. سپس، این مدت را خردتر کنید تا تا به زمانی کمتر (مثلا یک ماهه) برسید.
بنابراین، هر پروژه را به صورت ماهانه تعریف کنید و نهایتا در ۳ ماه آن را به پایان برسانید. مثلا برای ساخت ۳ ویدئو معرفی محصولات، بهتر است هر یک ماه، یک ویدئو توسط تیم مربوطه تولید شود و گزارش آن را به رهبر یا مسئول تیم ارائه نماید.
جلسات حضوری هفتگی
ممکن است طی انجام پروژهها هر یک از تیمها یا اعضاء با مشکلی مواجه شده و نتواند کار را به خوبی پیش ببرد. بنابراین، بهترین راه حل این است که در انتهای هفته تمام تیمها جلسات حضوری داشته باشند و از روند انجام کارها بگویند.
اینگونه جلسات باید در مدت زمانی کمتر از یک ساعت و صرفا با هدف بیان چالشها و یافتن راه حل مسائل پیش رو برگزار شود. به این ترتیب، مشکلات پروژهها به حداقل و یا صفر کاهش مییابد.
امتیاردهی نهایی به پروژهها
پس از پایان مهلت ۳ ماهه، بهتر است که به هر نتیجه کلیدی و پروژه تکمیل شده امتیاز بدهید. در امتیازدهی خلاقیت داشته باشید و به جای اعداد از شکلکهای خندان، غمگین و … نیز استفاده کنید.
این امتیازدهی صرفا به این دلیل است که ببینید آیا به اهداف اصلی بیزنس خود دست یافتهاید یا نه؟ و اگر این اتفاق نیفتاده باید برای ۳ ماهه بعدی تلاش خود را چندین برابر افزایش دهید.
در پایان
در این مطلب از اچ ار سرویس تلاش کردیم با بیانی ساده، توضیح دهیم هدف گذاری OKR چیست و برای تنظیم آن چه مراحلی را باید پشت سر گذاشت. در میانه این مطلب به معرفی تفاوتهای OKR را با KPI و همینطور روش هدف گذاری اسمارت پرداختیم.
آیا شما هم صاحب یک کسب و کار هستید و برای رسیدن به اهداف اصلی بیزنس خود از چنین روشهای هدف گذاری استفاده کردهاید؟ تجربیات ارزشمند خود را با ما در اچ آر سرویس به اشتراک بگذارید.