پیشرفت هر سازمان به واسطه افرادی به وجود میآید که به طور مستمر در حال پیدا کردن روشهایی برای انجام کارهای هوشمندانه هستند. حال این افراد هم میتوانند به صورت فردی عمل کنند و هم میتوانند به صورت یک گروه یا سازمان فعالیت داشته باشند. از همین رو مدیریت منابع انسانی بسیار مهم است. به طور کلی باید گفت منابع انسانی نقش پررنگی در بهبود عملکرد یک سازمان دارد. در هر سازمان سیاستهایی کارآمد برای منابع انسانی طرح ریزی شده است تا بتوانند اثربخشی سازمان را به حداکثر برسانند. منابع انسانی چطوری به اثربخشی سازمان ها کمک می کند؟ این سوالی است که قصد داریم در ادامه به آن پاسخ دهیم. با اچ آر سرویس همراه باشید.
اثربخشی سازمان ها
اثربخشی سازمان تعریفی است که نشان میدهد یک سازمان تا چه اندازه توانسته است به اهداف تعیین شده دست پیدا کند. به بیانی دیگر مقدار موفقیتهای سازمان را در رسیدن به اهداف مشخص میکند. این تعریف باید با کارایی سازمان همراه باشد. از عواملی که در اثر بخشی سازمان ها تاثیر مستقیم دارد منابع انسانی است.
منابع انسانی چطوری به اثر بخشی سازمانها کمک می کند؟
سازمانها باید به گونهای برنامههای بلند مدت خود را طرح ریزی کنند که منابع انسانی تمرکز کامل بر روی اهداف داشته باشند و در جهت کسب سود و کیفیت تلاش کنند. منابع انسانی توسط عوامل زیر به اثر بخشی سازمانها کمک میکنند.
جذب استعداد
یک مورد از نقاط قوت سازمانهای موفق در اثر بخشی، جذب استعداد است. در همه شرکتها باید سیستمی باشد که براساس صلاحیتهای افراد در حوزههای مختلف، استعدادهای بالقوه را شناسایی کند و مدیریت این استعدادها در اولویت باشد. سازمانها باید علاوه بر آموزش و راهنمایی افراد با استعداد، برنامههایی برای حفظ و پرورشهای آن نیز طرح ریزی کنند. این برنامهها باید شامل چارت کاری مشخص، مشوقهای مالی، انعطاف پذیری در کار، ایجاد محیطی خلاق و … باشند. به این صورت سازمان میتواند به کمک جذب و مدیریت استعداد به اثربخشی خود کمک کند.
توجه به فرآیندهای اجرایی
تعیین اهداف مشارکتی در توسعه و پیشرفت سازمان نقش مهمی در اثر بخشی سازمان دارد. منابع انسانی باید برای رسیدن به اهداف تعیین شده، مدیریت اجرایی داشته باشد. منابع انسانی با بررسی عملکرد افراد و تحلیل آنها باید الگوریتمی مشخص برای پرداخت پاداش داشته باشد. این بررسیها میتواند در استخدام نیروهای جدید و آموزشها و همچنین توسعه استعدادهای دیگر کارکنان نیز مورد استفاده قرار بگیرد. تقویت ارزشها و ایجاد انگیزههای شغلی باید در دستور کار قرار بگیرد. توجه به فرآیندهای اجرا شده توسط مدیر منابع انسانی میتواند به اثر بخشی سازمان ها کمک شایانی کند.
تغییر نگرش در انتخاب منابع انسانی
در بسیاری از شرکتها برای استخدام نیروها از روشهای سنتی استفاده میشود. این مطلب به این معنی است که شرط اول استخدام مدرک تحصیلی نیرو کار میباشد. در حالی که در شرکتهای موفق و کارآمد، داشتن مدرک تحصیلی از دانشگاه به هیچ عنوان ملاک انتخاب نیرو نیست. در واقع اولویت با مهارتهای فرد است. جمله “فرد مناسب در مکان مناسب” بیانگر همین موضوع است. ارزیابی ارزشهای فرهنگی و شغلی نیروی کار باید از اولین پارامترهای انتخاب منابع انسانی کارآمد باشد. این تغییر نگرش در انتخاب منابع انسانی برای سازمان، سبب اثربخشی سازمان در بلند مدت میشود.
بهرهوری فردی
برای افزایش خلاقیت و نوآوریهای منابع انسانی، باید بهرهوری فردی برای هر یک از نیروها انجام شود. این بهرهوری باید شامل موارد آموزشی و تشویقی باشد. در بهرهوری فردی علاوه بر آموزش باید اهداف بلند مدت و کوتاه مدت به افراد یادآوری شود تا به اثر بخشی سازمان ها کمک کند.
تقدیر از منابع انسانی
برای اثربخشی سازمانی به وسیله منابع انسانی، افزایش رضایت شغلی بسیار مهم است. یکی از مواردی که سبب افزایش رضایت شغلی در فرد میشود، تقدیر است. این تقدیر هم میتواند به صورت کلامی و در قالب یک نامه رسمی باشد و هم میتواند به صورت یک جشن برای تقدیر از افراد سخت کوش و پرتلاش باشد. رضایت شغلی در نیروی کار، بهرهوری را افزایش میدهد. به کمک بهرهوری میتوان به اثربخشی سازمانی رسید.
انسجام منابع انسانی
در بین تمامی افراد حاضر در سازمان که به صورت مستمر در حال فعالیت هستند باید انسجام و همبستگی وجود داشته باشد. وجود تعارض در بین کارمندان و نیروهای یک سازمان سبب از بین رفتن اثربخشی سازمان میشود. وجود ارتباطات همه جانبه افراد با یکدیگر و ایجاد روابط صمیمی سالم در بین افراد، سبب افزایش کارآیی میشود و این امر اثربخشی سازمانها را به دنبال دارد.
شاخصهای اثربخشی
در اثربخشی، افراد با انجام صحیح و به موقع فرایندهای کاری، مسیر رسیدن سازمان به اهدافش را هموار میکنند. مهمترین هدف اثربخشی، تحقق اهداف سازمان به بهترین شکل ممکن است. هرچه فرآیندهای کاری با کیفیت مطلوبتری انجام شوند، اثربخشی سازمان بیشتر خواهد بود؛ از همین رو میتوان گفت که کیفیت و اثربخشی با یکدیگر رابطه مستقیم دارند. نتایج کارها، اصلی ترین محور در اثربخشی شناخته میشود و ارتباط تنگاتنگی با کاربرد منابع و کنترل فرآیند دارد.
ابعاد توسعه منابع انسانی
بعد فکری: توسعه منابع انسانی زمانی صادق است که افکار هر فرد به صورت مداوم به روزرسانی شود. درواقع در این بعد هر فرد با تولید افکار جدید سبب اصلاح عملکرد یک سازمان و پیشرفت آن خواهد شد.
بعد شغلی: داشتن مهارت و تخصص، اصلیترین ویژگی یک فرد فعال در سازمان محسوب میشود و موفقیت سازمان را در پی دارد. توسعه انسانی در بعد شغلی باعث علاقمندی افراد به کارشان شده و استفاده صحیح و بهجا از امکانات و تکنولوژیهای سازمان را به دنبال خواهد داشت. سازمان ها نقش مؤثری در این بعد به عهده دارند و باید زمینههای آموزشی را در مجموعه افزایش دهند.
کارایی و اثربخشی عاملی است که سبب افزایش بهرهوری سازمان ها میگردد. و باعث رشد و توسعه منابع انسانی در هر یک از ابعاد شغلی و فکری میباشد. منابع انسانی میتوانند با انجام صحیح کارها این ابعاد را عملیاتی نمایند. اثربخشی یک سازمان را میتوان با حذف فرآیندهای زایدکاری، تقویت مهارت مدیریت، نظارت بر شرایط بحرانی، توجه به مشتریان و … افزایش داد. بدون شک منابع انسانی نقش بسیار مؤثری در بهبود عملکرد سازمانها دارد. مدیریت منابع انسانی میتواند تا حد قابل توجهی به اثر بخشی سازمان ها کمک کند.