محیط سازمان سبب میشود که مدیران در آن در هر زمان و متناسب با شرایط پیش آمده سبک مدیریتی مناسب را پیش بگیرند. این سبک مدیریتی باید بر اساس تیپ شخصیتی مدیر و کارمندان و شرایط موجود انتخاب شود تا موجبات اثربخشی و افزایش بهرهوری سازمان فراهم شود. هم مدیر باید نسبت به تیپ شخصیتی کارکنان سازمان آگاهی داشته باشد و هم کارمندان باید شناخت کافی از شخصیت مدیر داشته باشند. این موضوع باید کاملا دو طرفه باشد تا سازمان در مسیر رسیدن به اهداف خود به درستی قدم بردارد. در ادامه مطلب یا اچ آر سرویس همراه باشید تا با موضوع شناخت شخصیت مدیران از طریق سبک مدیریتی آنها بیشتر آشنا شوید.
لزوم شناخت شخصیت مدیران و بررسی سبک مدیریتی آنها
در ابتدا باید به این مطلب بپردازیم که اهمیت شناخت شخصیت مدیر در چیست و چرا الزامی است؟ بر اساس نتایج به دست آمده، بیشتر افرادی که شغل خود را ترک میکنند، اصلیترین دلیل ترک خود را وجود مشکلات ارتباطی با مدیر بیان میکنند. بنابراین هر فرد باید تیپ شخصیتی مدیر خود را بشناسد و بسنجد که آیا امکان کار کردن زیر نظر این تیپ شخصیتی را دارد یا خیر. بیشتر افراد به طور میانگین بهترین ساعات روز خود را در محیط کاری سپری میکنند. بیشترین تاثیر مثبت بر روند شغلی کارمند، شخصیت مدیر است.
شناخت شخصیت مدیران از طریق سبک مدیریتی آنها
مدیران را میتوان بر اساس سبک مدیریتی و رهبریشان مورد بررسی قرار داد. این مطلب به این معنا است که میتوان با بررسی سبک مدیریتی به شناخت کافی از نوع شخصیت هر مدیر رسید. مدیریت را از این منظور میتوان به چند دسته تقسیم کرد.
مدیریتی قوی
این دسته از مدیران بسیار منظم و دقیق هستند. فایلهای آنها معمولا با نظم و براساس الگوی خاصی مرتب سازی شدهاند. قبل از حضور کارمندان در محیط کار، وظایف طبقه بندی شده بر روی میز هر کارمند قرار گرفته است. کارمندانی که طرفدار نظم و قانون هستند با این تیپ شخصیتی مدیر سازگار هستند اما سازگاری برای کارمندانی که پرجنب و جوش بوده و در هر لحظه به دنبال خلاقیت و اکتشاف هستند بسیار سخت و طاقت فرسا است.
همراه و همدل
این مدیران حامی بسیار خوبی برای کارمندان خود هستند. آنها همواره به دنبال راهی هستند که تمامی کارکنان را در پروژههای محول شده درگیر نمایند. دارای شخصیتی متواضع و فروتن هستند و سعی میکنند کارمندان را در تمامی شرایط درک کنند. شخصیت این دسته از مدیران برای کارمندانی که عاشق کار تیمی هستند بسیار مطلوب است. اما برای افرادی که علاقه به رهبری بر سایرین را دارند خیر.
مدیر صبحگاهی
آنها معمولا قبل از ظهر در سازمان حضور پیدا میکند. این مدیران تنها برای سرکشی و اطمینان از جریان داشتن کار به محیط کار وارد میشوند و پس از بررسی محل را ترک میکنند. شخصیتی این چنینی برای کارمندانی که به دنبال استقلال شغلی هستند بسیار مناسب است و برای آنهایی که نیاز به حمایت دارند اصلا مطلوب نیست.
صلحجو و خوشحال
چنین مدیری تسکین دهنده دیگران است. رفتار این مدیر با همگان به نرمی و ملایمت است و همیشه تلاش میکند تا تعارضات ایجاد شده را حل کرده و سایرین را خوشحال نگه دارد. پروژههای کاری این مدیر با سرعت کمی پیش میرود؛ چرا که کارمندان طبق نبوغ و خلاقیت خود مسئولیتهای محول شده را انجام میدهند و براساس اولویتهای تنظیم شده توسط مدیریت پیش نمیروند. این مدیر مناسب افراد عاشق پیشه بوده و برای کارمندان بلندپرواز نامناسب است.
مدیران متخصص
آنها در کار اعجوبه هستند. برای تمامی سوالات، پاسخی تخصصی دارند. این مدیران براساس تخصصی که دارند علاقمند هستند همه کارها را خودشان انجام دهند و به ندرت تحمل کار تیمی و جمعی دارند. شخصیت این مدیران برای کارمندان متخصص بسیار خوشایند و مطلوب است اما برای کارکنانی که علاقه به کارهای تیمی دارند نامناسب است.
بلندپروازی
شخصیت این مدیران به این شکل است که همواره به دنبال دریافت پروژههای جدید هستند. حتی شاید برخی از این پروژهها به اتمام نرسند. توزیع وظایف بین کارمندان را شخصا به عهده میگیرد و معمولا بیشتر وظایف را برای خود انتخاب میکنند. به کار کردن اعتیاد دارند و همیشه به دنبال کار هستند. البته چنین رفتاری در مدیریت برای هیچکس مفید نمیباشد.
موارد فوق را میتوان بارزترین شخصیتهای مدیران دانست. برخی از مدیران ترکیبی از این شخصیتها هستند. با توجه به سبک مدیریتی و رهبری مدیر میتوان آن را دستههای فوق قرار داد و نسبت به شخصیت آن شناخت پیدا کرد.
کاربرد شخصیت شناسی در مدیریت رفتار سازمانی
همه انسانها از نظر ظاهری و رفتاری تفاوتهای بسیاری دارند؛ بنابراین دارای درک متفاوتی از دنیای اطراف خود هستند. این عامل بیانگر این میباشد که موضوعی که برای فردی خوشایند است، ممکن است از نظر فردی دیگر غیرقابل پذیرش باشد. به طور مثال شاخص رضایت شغلی در هر فرد با فرد دیگر متفاوت است. توجه به این احساسات و تفاوتها میتواند در شخصیتشناسی مدیران بسیار کارآمد باشد. با توجه به این که مدیران از اصلیترین بخشهای یک سازمان هستند شخصیتشناسی، یکی از مهمترین اصولی است که باید در سازمانها به آن پرداخته شود. البته باید توجه داشت که شخصیت شناسی تنها مربوط به مدیران یک سازمان نیست بلکه بهتر است همه افراد فعال در یک سازمان از نظر رفتاری و شخصیتی مورد بررسی و واکاوی قرار بگیرند.
بررسی ویژگیهایی مثل برونگرایی، تطابق پذیری، وظیفه شناسی، ثبات عاطفی و تجریبات کافی از مهمترین مسائلی هستند که باید در شناخت هرچه بهتر مدیر به آن توجه کرد. در واقع به کمک این ویژگیها میتوان ابعاد شخصیتی یک مدیر را تجزیه و تحلیل کرد. به عنوان مثال یک فرد تطابق پذیر دارای ویژگیهایی نظیر روراستی، خوش قلبی، دلسوزی و قابل اعتماد بودن است و سایر ابعاد شخصیتی نامبرده شده زیر مجموعهای از رفتارها را پوشش میدهند.
سخن آخر
روشهای زیادی برای شناخت شخصیت افراد وجود دارد. اما مهمترین آن از طریق رفتار است. افراد را میتوان براساس رفتار و عملکردی که دارند شناخت. شناخت شخصیت مدیران از طریق سبک مدیریتی آن ها شکل میگیرد. با تحلیل و بررسی عملکرد مدیر در شرایط مختلف و بازههای زمانی گوناگون میتوان به تیپ شخصیتی آن مدیر دست پیدا کرد. دانستن این موضوع تاثیرات مثبت و عدم آشنایی آنها بعضا تاثیری منفی بر عملکرد کارکنان دارند. اینکه کارکنان بدانند مدیر سازمان دارای چه تیپ شخصیتی است، در آینده شغلی آنها تاثیرگذار است.